• وبلاگ : مرو اي دوست...
  • يادداشت : نمازهايي كه شايد اصلا قضا نشده باشند...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 52 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه رهگذر يه غريبه 

    مي دونيد تولد حسن براي من با همه فرق مي كنه آخه رفتن حسن يه تلنگر خيلي محكم به من بود

    من الان به خودم اومدم كه چرا زودتر ادم نشده بودم و حسن رفت تا شايد ما باور كنيم كه رفتني هست

    من به حسن مديونم (البته به مامان گلي هم كه منو بااون اشنا كرد) پس اگه بتونم يعني اگه خدا قبول كنه و قابل باشم مي خوام يه ماه نماز و يه سال روزه بگيرم به نيابت حسن آقا

    راستي يادم رفت به مامان و بابايه گلش و همه دوستاش كه زحمت كشيدن و حق رفاقتو ادا كردن تسليت بگم

    رفتن پايان راه نيست اما شايد...