اي عزيز!قدم نه بر چشمان من...قدم نه كه لب هاي خشكيده كوير دلم در عطش فراقت تلظي مي كنند...اين از پا افتاده كشكول گدايي اش را آورده تا با تعهدي دوباره آن را پر از عهد كند...عهد عشق...عهد وفا...
عهد عطش...
عهد انتظار...